مژده بدین خبر خبر ....................................................................... دوستای خوبم بالاخره مامانم دیروز رفت منو دید. دیدی گفتم ستایش می شم آخی مامانم خیلی خوشحال شد بابا جونم هم خوشحال شد . خاله زهرا هم خوشحال شد . اون یکی خاله زهرا مامان نگار جونم خوشحال شد . دیگه خاله نجمه و خاله هدی و خلاصه همه خاله شرکتیا خوشحال شدن تازه خاله زهرا برام یه لباس خوشگل خرید . دیروز مامان منو برد یه جایی بعدش هی گرمم می شد بعد مامان هی به من می گفت عسلم دستتو از رو صورتت بردار بزار صورتتو ببینم بعدش یه خانومه می گفت ای لجباز دستتو بردار دیگه خدایا من چی کار کنم خوب دوست ندارم دستمو بردارم بعد...